سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بی بال پریدن..
 
قالب وبلاگ

خیلی وقت است که سکوت کرده.

کنج دیوار آرام گرفته،

بی آنکه تکانی بخورد.

دستانش را روی صورتش گذاشته

تا مبادا  کسی را ببیند .

گاهی از لای انگشتانش ،

دزدکی نگاه می کند.

می ترسد کسی راببیند.

کسی را ببیند و دوباره ترک بردارد!

تازه چسب زخم هایش را باز کرده!!!

تظاهر می کند که غمگین است

اما...

اما تازگی ها ،تنگ کسی شده.

تنگ کسی در همین حوالی

در نزدیکترین نقطه...

وقتی حسش می کند ،ذوق می کند.

ذوق می کند و باز هم تنگ تر می شود.

هر لحظه که تنگ تر میشود ،

درونش قند آب میشود .

مدام با خود زمزمه می کند.

می گوید  دوست دارم آنقدر تنگ شوم

که روی این دو دیوار کنج

تنها نام تو را بنویسم.

تنگ تو شدن  را دوست دارم.

اصلا

می خواهم تنها باشم.

می خواهم تنها باشم و کنج این سینه بنشینم .

آن وقت

دیگر خودتی و خودم.

در را قفل می کنم تا مبادا غیر تو کسی داخل شود .

بعد

هر لحظه

هر ثانیه با هم حرف میزنیم.

من می گویم و تو مثل همیشه می شنوی!

می شنوی و مدام با  دستانت

با مویرگ هایم بازی می کنی!

.

.

.

.

راستی

میشود بیشتر نوازشم کنی؟!

می گویند

دل هایی که تو بیشتر نوازششان می کنی،

آسمانی تر میشوند.

پاک پاک.

می خواهم آسمانی تر شوم.

نوازشم می کنی؟!

 

پینوشت:معبود!معشوق!هیچگاه دستانت را از روی دلمان  برندار،که بی تو دلمان ،پوچ و محو میشود !!!

 

یا مقلب القلوب


[ سه شنبه 91/1/29 ] [ 3:45 صبح ] [ نقل و نبات ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

من بی اسم تو بسمل باران را فراموش خواهم کرد من که نه گرگ پیراهنم را دریده و نه چاه مویه هایم را برملا خواهد کرد..... تنها اینجا هستم تا کمی با تو دردو دل کنم... تویی که این روزها تنها نامت را درشناسنامه ی کوچه ها می نویسند...
امکانات وب
  • صدرا آپ
  • بک لینک
  • دانلود آهنگ جدید